نغمه کیانی    شادی یوسفی    طلا گلزار    نازنین بنیادی    سارا شاهی    نیکی قاضیان    بهاره گلستانی    شرمینه شهریورتهرانی    نادیا بیورلین    آیلار دیانتی    لیلا میلانی  _________________

 گـزارش تصـویـری سـی امیـن جـشنـواره فیـلم فجـر 

Tippi Hedren یک مدل و بازیگر است که اقدام به محافظت از حیواناتی که مورد آزار قرار گرفته اند می کند ...  او و خانواده اش از یک شیر نگه داری می کنند ....

 بقیه تصاویر در ادامه مطلب 

 

الهی! به مردانِ در خانه‌ات  به آن زن‌ذلیلان فرزانه‌ات  به آنان‌که با امر «روحی فداک»  نشینند و سبزی نمایند پاک  به آنان‌که از بیخ و بن زی‌ذی‌اند  شـب و روز با امر زن می‌زیند  به آنان‌که مرعوب مادرزنند  ز اخلاق نیکوش دم می‌زنند  به آن شیرمردانِ با پیشبند  که در ظرف شستن به تاب و تبند  به آنان‌که در بچه‌داری تکند  یلانِ عوض‌کردنِ پوشکند  به آنان‌که بی امر و اذن عیال  نیاید در از جیب‌شان یک ریال  به آنان‌که با ذوق و شوق تمام  به مادرزن خود بگویند: مام  به آنان‌که دارند با افتخار  نشان ایزو... نه، زی‌ذی نه‌هزار  به آنان‌که دامن رفو می‌کنند  ز بعد رفویش اتو می‌کنند  به آنان‌که درگیر سوزن نخند  گرفتار پخت و پز و مطبخند  به آن قورمه‌سبزی‌پزانِ قَدَر  به آن مادرانِ به‌ظاهر پدر  الهی! به آه دل زن‌ذلیل  به آن اشک چشمان ممد سیبیل  به تن‌های مردان که از لنگه‌کفش  چو جیغ عیالات‌شان شد بنفش  که ما را بر این عهد کن استوار  از این زن‌ذلیلی مکن برکنار  به زی‌ذی جماعت نما لطف خاص  نفرما از این یوغ ما را خلاص

 من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم 


از زن و غر زدن روز و شبش آزادم 


نه کسی منتظرم هست که شب برگردم 

نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم 

زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب 

نرود از سر ذلت به هوا فریادم 

“هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست” 

نکته ای بود که فرمود به من استادم 

شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور 

چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم 

هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند 

محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!) 

زن نگیر - از من اگر می شنوی- عاقل باش! 

مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم 

مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم 

نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم! 

هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم 

نه برای دل هر دختر و زن فرهادم 

الغرض زن که گرفتی نزنی داد که: “من 

از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟”

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید 

 عکس های زیبا از ال کلاسیکو 

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید 

 

http://www.aksup.ir/images/uc5ig4mgqlhae2vmceda.jpg  http://www.aksup.ir/images/u21ny9o6satwx5ijm4t.jpg  http://www.aksup.ir/images/ezaan89zv55877ugpu.jpg  http://www.aksup.ir/images/c9hwm910ck7prbrsezgl.jpg  http://www.aksup.ir/images/gvfb7h2exo2bil7mke5y.jpg  به دلیل زیاد بودن حجم عکس ها لینک اونها رو براتون گذاشتم

 

http://www.aksup.ir/images/fsj25c60ulol7kz9ibg.jpg  http://www.aksup.ir/images/bn1udix663j49jjh3tn.jpg  http://www.aksup.ir/images/4cvugvq3gtffmqr9n70.jpg  http://www.aksup.ir/images/bqwf7xzlnv0vapq4itmp.jpg  به دلیل زیاد بودن حجم عکس ها آدرس اونها رو براتون گذاشتم

 برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید 

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید 

پیراهن سیاه ز تن دور می کنیم 

آنرا ذخیره کفن و گور میکنیم 

اجر دو ماه گریه ی بر غربت حسین (ع) 

تقدیم مادرش ز ره دور میکنیم 

حلول ماه ربیع الاول بر تمامی شیعیان جهان اسلام تبریک باد . 

 برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب رجوع شود 

 برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب رجوع شود 

 تصاویر در ادامه مطلب موجود می باشد

 تکرار صحنه‌ای از فیلم تایتانیک در واقعیت! +عکس 

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، در جریان غرق شدن کشتی کروز کاستا کونکوردیا ایتالیا که بیش از 4000 مسافر نیز در آن بودند، یک زوج ایتالیایی نیز در خطر غرق شدن در آب بودند اما خنگام برخورد کشتی با صخره های زیر دریا خانم کایتودیو در اتاق خود بود و شوهر وی در عرشه کشتی. گروه امداد موفق می شود شوهر خانم کایتودیو را نجات دهد اما خبری از وی نمی شود تا این که ناگهان شوهر وی با تصمیمی ناگهانی قایق نجات را ترک می کند و بدرون کشتی در حال غرق شدن می پرد. 



سخنگوی گروه امداد که صحنه را از نزدیک مشاهده کرده بود در مصاحبه ای با خبرنگاران بیان کرد که تلاش گروه امداد برای مهار و گرفتن وی بی نتیجه ماند و وی بدرون کشتی پرید و بعد از چند لحظه موفق شد همسر بی هوش خود را از درون کشتی نزدیک گروه های امداد بیاورد و خود وی نیز در اثر کمبود اکسیژن بی هوش شد. 

خانم کایتودیو بعد از به هوش آمدن و شنیدن خبر غرق شدن همسر فداکارش 

 

تلاش گروه نجات و امداد برای به هوش آوردن این زوج ایتالیایی فقط در مورد خانم کایتودیو جواب داد اما شوهر فداکار دیگر هیچ گاه بیدار نشد و جان خود را در راه نجات همسرش فدا کرد. 

 

گفتنی است این کشتی تفریحی که به تایتانیک 2 مشهور شده است شباهت دیگری نیز به فیلم تایتانیک به کارگردانی استیو اسپیلبرگ پیدا کرده است و آن این است که در آن فیلم که بر اساس واقعیت تاریخی غرق شدن کشتی تایتانیک در اثر برخورد با کوه های یخی رخ داد، شخصیت اصلی مرد داستان (با بازی دی کاپریو) جان خود را برای نجات شخصیت اول زن داستان فدا کرد و اکنون دست سرنوشت دوباره داستان مشابهی را برای زوج دیگری رقم زده است. 

 ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته 

از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته 

یک سینه غزق مستی دارد هوای باران 
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته 

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم 
شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته 

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه 
باید شود هویدا امشب دلم گرفته 

ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو 
پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته 

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است 
فردا به چشم اما امشب دلم گرفته

دخترم گریه تو پشت مرا میشکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا میشکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه


بغض سر بسته از این حال و هوا میشکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من بید بلا میشکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را میشکند
تو سیه پوش منو شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا میشکند
کودکانت همه در پشت سرت میلرزند
که در خانه به یک ضربه پا میشکند
میدوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای میرسد و آیینه را میشکند
بس که دنبال علی روی زمین میوفتی
دل جدا
سینه جدا
شانه جدا میشکند.
 

 

قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است  و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن  هم حج و نماز !  کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...  این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه  اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که  این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و  برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای  فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد  کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب  گذاشتند وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و  نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد،  ======================  قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه  مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "  چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .  قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین  مبدل کرده ام .  یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش  کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا  در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا  موزه سازی کنیم ؟  قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌  آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند  .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ”  احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …  قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،  ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان  که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش  نکنند .  خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .  آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان  به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است  که به صلیب جهالت کشیدیم.

با سلام به همه بازدید کنندگان از این وبلاگ      

این وبلاگ جهت سرگرمی شما بوده و هیچ خاصیت دیگری ندارد

از همتون خواهش میکنم به مطالب مورد علاقتون نظر  بدین    

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

majid1442.blogfa.com 

آدرس اون یکی وبلاگمه که میتونید به اون سر بزنید و استفاده کنید